کد خبر : 8909
تاریخ انتشار : جمعه 29 مارس 2024 - 15:21

خطیب جمعه سوق:

شب قدر، شب تقدیر است؛ یعنی ما باید اندازه‌هایی را معین و مشخص کنیم و به خداوند تبارک‌ و تعالی بدهیم تا برای سال بعدمان تقدیرات خوب و زیبایی داشته باشیم

شب قدر، شب تقدیر است؛ یعنی ما باید اندازه‌هایی را معین و مشخص کنیم و به خداوند تبارک‌ و تعالی بدهیم تا برای سال بعدمان تقدیرات خوب و زیبایی داشته باشیم. بزرگان دین یک سال مراقبت می‌کردند که برای شب قدر بهترین تقدیر را به خدمت حضرت بدهند که امضا کند.

به گزارش چرام آنلاین؛ حجت الاسلام مهدی کیانی اصل خطیب جمعه سوق بیان کرد:فرزندآوری در قرآن و احادیث معصومان امری پسندیده شمرده شده است. دعای حضرت ابراهیم(ع) و زکریا(ع) برای فرزندآوری در سنین پیری و بشارت الهی بر اجابت دعای آنها را، نشانه اهمیت این موضوع دانسته‌اند.
تاثیر فرزندآوری بر خانواده از دوران قدیم بسیار مشهود بود، خانواده هایی که فرزند دارند از سلامت روان، موقعیت اجتماعی، طول عمر بیشتر و تعاملات بیشتری برخوردارند. امید به زندگی در خانواده‌های دارای فرزند چندین برابر بیشتر از خانواده‌هایی‌است که فرزندی ندارند. فرزندان به والدین خود اعتبار، نشاط و هیجان می‌بخشند. اثرات فرزندآوری به صورت روانی، جسمانی و خانوادگی بر والدین تاثیرگذار است
توصیه به فرزندآوری و تبیین برکات آن در زندگی از نگاه اسلام، فرهنگ ایران و یافته‌های دانش تجربی، اشاره به بخش مهمی از جنبه‌های کیفیت زندگی افراد در خانواده دارد.
وجود فرزندان در خانواده بر ساحت‌های مختلف زندگی اثر می‌گذارد، ازجمله مشکلات و ناهمواری‌ها، عامل قدرت والدین، سلامت جسمی و شادکامی والدین، استحکام بنیان خانواده، ارتقای شخصیت انسانی و… که در ادامه به بررسی برخی آثار و برکات فرزندآوری می‌پردازیم.‌
عامل اقتدار و نیرومندی والدین
از قدیم‌ در جامعه ایرانی، فرزند نماد قدرت خانواده محسوب می‌شد و خانواده‌هایی که فرزند نداشتند و یا تعداد فرزندان آنان کم بود، خانواده ضعیف تلقی می‌شدند.
روایات اسلامی و سبک ‌زندگی ایرانی نشان می‌دهد که فرزند، عامل اقتدار و بازوی توانایِ والدین در شرایط سخت زندگی است.
امام رضا(ع) فرمود:«…تَوْفِیرِ الْوَلَدِ لِنَوَائِبِ‏ الدَّهْرِ وَ حَوَادِثِ الْأُمُورِ…؛ (از برکات ازدواج) ‌اندوختن فرزند برای (رویارویی با) سختی‌های روزگار و پیامدهای زمانه است».
امام زین‌العابدین(ع) نیز در این مورد فرمود: «مِن سَعَادَهِ الرَّجُلِ أَن یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ یَستَعِینُ بِهِم؛ از سعادت مرد این است که فرزندانى داشته باشد تا در مشکلات به یاری‌ا‌ش برخیزند؛
روزی امام حسن عسکری(ع)- که به دستور معتمد عباسی در زندان به سر می‌برد- به یکی از یاران خود در زندان فرمود: آیا فرزند داری؟ عرض کرد: خیر! امام درباره او دعا فرمود: «اللهُمَّ ارْزُقْهُ وَلَداً یَکُونُ لَهُ عَضُداً فَنِعْمَ الْعَضُدُ الْوَلَدُ؛ خدایا! به او فرزندی روزی کن که بازوی توانایی برای وی باشد؛ چرا که فرزند چه خوب بازویی است!» سپس حضرت این شعر را خواندند: «مَنْ کَانَ ذَا عَضُدٍ یُدْرِکْ ظُلَامَتَه/إِنَّ الذَّلِیلَ الَّذِی لَیْسَتْ لَهُ عَضُدٌ؛«هر کس که بازویى (فرزندى) دارد، اگر ستمى بر او رود، فرزندش انتقام آن را می‌ستاند. ذلیل و خوار کسى است که بازو (فرزند) ندارد همچنین قرآن کریم نیز داشتن مال و فرزندان را نشانه امداد الهی و وسیلۀ قدرتمندی و اقتدار می‌­داند: « سپس غلبه و تسلط بر آنها را به شما بازمی‌گردانیم و شما را به‌وسیله اموال و فرزندانی یاری می‌­کنیم و از حیث نفرات، بیشتر (از آنها) قرار می‌دهیم
سلامت و شادکامی والدین
یکی از عوامل مهم فرزندآوری، کاهش افسردگی و استرس در زندگی است. همانگونه که به دنیا آمدن فرزند سبب شادی والدین می‌شود، انگیزه و شور بزرگ کردن و حضور بچه ها همیشه همراه والدین خواهد بود. والدین نشاط و شور خود را حتی با کوچک‌ترین چیزها مانند خرید لباس نشان می‌دهند.داشتن فرزند و نگاه به او می‌تواند موجب نشاط والدین و سلامت روانی آنها شود. پژوهش‌ها نشان داده است که یکی از بزرگ‌ترین عوامل شادی‌آفرین برای والدین، اولین ملاقات آنها با فرزندان سالم خویش پس از تولد بوده است. همزمان با تولد فرزند، به زن و شوهری که صاحب فرزند شده‌اند، پدر و مادر خطاب می‌شود و لذا آنها زندگی خود را معنادارتر از گذشته می‌یابند و بعدها نیز شنیدن الفاظ «مامان» و «بابا» از کودک برای آنها لذت‌بخش است. تولد فرزندان، هم فی‌نفسه موجب نشاط والدین می‌شود و هم زوجین از دیدن فعالیت‌های شیرین و دل‌انگیز آنها و نگاه به چهره‌های بشّاش و تبسم‌آفرین فرزندان احساس شادمانی می‌کنند.
در دعایی از امام صادق(ع)‌، وجود فرزند، باعث آرامش و عاملی برای دوری از وحشت و تنهایی شمرده شده است. آن حضرت در سفارش به فردی که پس از سال‌ها ازدواج‌، صاحب فرزند نشده بود، فرمود: زمانی که یکی از شما فرزنددار شدنش دیر شود، باید بگوید: «اللهُمَّ لَاتَذَرْنِی‏ فَرْداً وَحِیداً وَحْشاً، فَیَقْصُرَ شُکْرِی عَنْ‏ تَفَکُّرِی، بَلْ هَبْ لِی أُنْساً وَ عَاقِبَهَ صِدْقٍ ذُکُوراً وَ إِنَاثاً، أَسْکُنُ إِلَیْهِمْ مِنَ الْوَحْشَهًْ وَ آنَسُ بِهِمْ مِنَ الْوَحْدَهًْ وَ أَشْکُرُکَ عَلى‏ تَمَامِ النِّعْمَهًْ.

خدایا! مرا تنها و وحشت‌زده نگذار تا سپاسگزاری‌ام از تدبیرم کمتر شود؛ بلکه محل اُنس و جانشینی درست از پسران و دختران را به من ببخش که از وحشت با اینان انس گیرم و از وحدت با آنان آرامش یابم و به هنگام کامل شدن نعمت، تو را سپاس گویم
به این دلیل، برخی از ‌اندیشمندان در تبیین کارکرد فرزند در کانون خانواده معتقدند که: «زناشویی بدون فرزند، پژمردگی است و پس از آوردن فرزند، کانون زندگی به شکوفایی می‌رسد؛ بلکه پس از بچه‌دار شدن، زندگی دارای معنای حقیقی می‌شود و خانه به‌وسیله فرزند، پُر از خنده و نشاط می‌گردد
پژوهشی که «برتراند راسل» انجام داده است، نشاط و شادمانی حاصل از تولد فرزند در خانواده را تأیید می‌کند. گذراندن وقت با کودک و بازی با او یکی از بهترین لحظاتی است که می‌تواند به پدر و مادر انرژی و نشاط ببخشد
تحقیقات «فیلدمَن» نیز درباره پدر و مادران جوانی که فرزند اولشان به دنیا آمده، حاکی از آن است که لذت پدر و مادر شدن و احساس شادی و نشاط حاصل از آن در ایجاد آرامش و آسایش زندگی زناشویی بسیار مؤثر است.
اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می‌شود که پدر و مادر به سنین پیری می‌رسند و محیط خانه به آشیانه‌ای ساکت و بی‌فروغ تبدیل می‌شود و به دلیل نداشتن فرزند، مجبورند در خانه سالمندان یا گوشۀ خانه‌ای خاموش، عمر خود را در تنهایی و رنج سپری کنند.‌
نتایج تحقیقات پژوهشگران دانشگاه «بریگهام یانگ» آمریکا نشان میدهد که داشتن فرزند، موجب کاهش فشارخون والدین، افزایش تمایل به یادگیری، استفاده بیشتر از قدرت تعقل، افزایش اعتمادبه‌نفس، امکان بهتر درک زیبایی‌ها، دقت بیشتر در کارهای جزئی و افزایش شادی والدین می‌شود.
عامل امنیت و استحکام خانواده
یکی از مواردی که اهمیت و ارزش فرزند را نشان می‌دهد، امنیت‌‌آفرینیِ فرزندان در کانون خانواده و سطح جامعه است و فرزندآوری در تأمین نیروی امنیتی خانه و جامعه، نقش چشمگیری دارد؛ چراکه حفظ و حراست از خانه و کشور در برابر خطر تهاجم دشمنان و بدخواهان، توسط نیروهای جوان و نیرومند، امری بدیهی است. هنگامی ‌که در خانه‌ای چند جوانِ برومند باشد، دزدان مال و ناموس، کمتر جرأت ورود به حریم آن خانه را خواهند داشت. افزون بر این، وجود فرزندان در خانه موجب امنیت بنیان خانواده از فروپاشی است؛ چون وجود فرزند در کانون خانواده تا حد زیادی مانع از بروز ناسازگاری‌ها و طلاق می‌شود. هنگامی‌که زن و مرد دارای فرزند باشند، فرزندان، سِپَر حمایتی را در برابر طلاق برای آنها فراهم می‌کنند. این سپر حمایتی، موجب حفظ و تداوم زندگی زناشویی می‌شود.
مطالعات جامعه‌شناسی و علوم اجتماعی نیز نشان می‌دهد که: «طلاق میان افراد متأهّل بدونِ فرزند، بیشتر از متأهلین دارای فرزند است.»
همچنین بین تعداد اولاد و میل مادر به طلاق، رابطۀ‌ معکوسی وجود دارد؛ یعنی پایبندی به زندگی در مادری که دارای چند فرزند است و به هر دلیلی به دنبال طلاق است، بیشتر از مادری است که فرزندان کمتری دارد. در بحث مذکور، می‌توان این جمله را چنین بیان کرد که آمار طلاق در خانواده‌‌های تک‌فرزند بیشتر از خانواده‌های چندفرزند است؛ و هرچه تعداد فرزندان بیشتر باشد، رغبت پدر و مادر به گرفتن طلاق، کمتر است یعنی فرزندان با حضور خود به‌عنوان سدّی محکم در مقابل سیل ویرانگر حوادث، از حریم کانون خانواده محافظت می‌کنند.
براساس تحقیقات و مطالعات، امروزه یکی از علت‌های طلاق زوجین، نداشتن فرزند است. فرزند، به‌ویژه فرزند خردسال، به‌منزلۀ پیوند بین پدر و مادر است. ازاین‌رو، بی‌فرزندی باعث تزلزل خانواده می‌شود؛ چراکه زندگی کم‌کم عادی می‌شود و مشکلات نمایان‌تر می‌شود و درنتیجه، علاقۀ همسران به زندگی مشترک کم خواهد شد؛ ولی حضور فرزند در کانون خانواده، جاذبه‌ها و دل‌مشغولی‌های تازه‌ای را برای والدین به ارمغان می‌آورد که همین امر، در کنار مشاهده ناتوانایی‌های نوزاد و حس مسئولیت و شفقت از سوی پدر و مادر، باعث می‌شود تمام نیرو و احساسات آنها در جهت حمایت از کودک متمرکز شود.
بنابراین، از فرزند در آموزه‌های دینی به عنوان«جگرگوشه والدین» و «گُل خوشبوی بهشتی» یاد شده است که والدین حاضر نیستند به‌راحتی آن را از دست بدهند، لذا حضور فرزند در زندگی مشترک، نقش مثبتی در استحکام و تداوم حیات خانواده دارد.‌

از سوی پروردگار شما در ایام زندگی‌تان نسیم‌های رحمت می‌وزد، هوشیار باشید که خود را در معرض آن‌ها قرار دهید؛ إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا طبق این فرمایش نبوی(ص) نسیم‌های رحمت الهی در زندگی ما، در زمان‌های مختلف و شکل‌های مختلف پدید می‌آید که یکی از این نسیم‌ها، ماه با عظمت رمضان و فرصت بی‌نظیر شب قدر برای جبران گذشته و آشتی با آسمان و جهش به سوی سعادت و حضرت معشوق است.
تفکر و برنامه‌ریزی، مهم‌ترین عمل شب قدر
مهم‌ترین عمل در شب قدر، فکر‌کردن است. «تَفَکرُ ساعَهٍ خَیرٌ مِن عِبادَهِ سَنَهٍ؛ یک ساعت اندیشیدن بهتر از سالى عبادت است.». تفکری که در مسیر تکامل معنوی انسان باشد؛ مثلا انسان بیندیشد که هدف از آفرینش وی چیست؟ ارزش او به چیست؟ از چه راهی می‌توان به خدا نزدیک شد؟ و… چنین تفکرهایی که انسان را به هدف خلقت، که همان رشد آدمی است، متوجه می‌سازد. تفکرات انسان درباره مسائل مادی بدون هیچ‌گونه ارتباط با مسائل معنوی، آن ارزش را ندارد.
به محضر امام صادق علیه السلام عرض شد: یک ساعت اندیشیدن بهتر از یک شب عبادت کردن است؟ حضرت فرمود: آرى. رسول خدا(ص) فرموده است: ساعتى اندیشیدن، بهتر است از شبى را به عبادت گذراندن. عرض کردم: چگونه باید اندیشید؟ فرمود: بر خانه‌هاى ویران بگذرد و بگوید: کجایند سازندگان شما؟! کجایند ساکنان شما؟! چه شده است که سخن نمى گویید؟!
. امّا اگر در شب‌های قدر نتوانستیم دعای جوشن کبیر بخوانیم، اشکالی ندارد، تا پایان ماه مبارک هم فرصت داریم که این دعای زیبا و پر محتوی را بخوانیم. . اما آنچه در شب‌های قدر محوریت دارد، تفکر و خودآگاهی و حسّ حضور است. حتی عبادت و دعا بدون حضور قلب و تمرکز، اثر چندانی ندارد. صرفاً خواندن دعا و جمله‌های عربی، بدون فهم و درک درستی از آن‌ها، خیر چندانی ندارد: «لاَ خَیْرَ فِی قِرَاءَهٍ لَیْسَ فِیهَا تَدَبُّرٌ» در خواندنی که تدبر نیست، خیری هم نیست. از ابعاد مهم تفکر در شب‌های قدر، سخنرانی شنیدن، حرف‌زدن، مذاکره‌کردن این است که؛ ما در شب قدر به تصمیم‌هایی برسیم و برای آینده‌مان برنامه‌ریزی کنیم و آن‌ها را تحویل امام زمان(عج) بدهیم.شب قدر، شب میزان و اندازه‌گیری است
شب قدر، شب تقدیر است؛ یعنی ما باید اندازه‌هایی را معین و مشخص کنیم و به خداوند تبارک‌ و تعالی بدهیم تا برای سال بعدمان تقدیرات خوب و زیبایی داشته باشیم. بزرگان دین یک سال مراقبت می‌کردند که برای شب قدر بهترین تقدیر را به خدمت حضرت بدهند که امضا کند.
نهج‌البلاغه، تجلی مکتوب امیرالمؤمنین(ع)
اهمیت نهج‌البلاغه ترسیم شخصیت امیرالمؤمنین علیه‌الصلاهوالسلام است، چیزی که ما امروز به آن کمال احتیاج را داریم. نهج‌البلاغه در حقیقت کتاب معرفی علی‌بن‌ابیطالب(ع) است؛ در نهج‌البلاغه همه‌ی ابعاد یک شخصیت والای انسانی وجود دارد. چهره‌ی علی‌بن‌ابیطالب در هیچ جا مانند نهج‌البلاغه آشکار نمی‌شود. نهج‌البلاغه در حقیقت شخصیت خطی و رسمی امیرالمؤمنین(ع) است؛ یعنی خود علی(ع)، نهج‌البلاغه‌ی مجسم است. امیرالمؤمنین(ع) شخصیت خودش و زندگی خودش، کلمه کلمه و سطربه‌سطر، تفسیر نهج‌البلاغه و تفسیر قرآن است. و لذا شما وقتی نهج‌البلاغه را بخوانید هم تاریخ زندگی علی را دانستید، هم اسلام را شناختید. امروز ما به نهج‌البلاغه خیلی احتیاج داریم.
نهج‌البلاغه یک کـتاب است ولی…
نهج‌البلاغه قاموس و فرهنگ مفاهیم اسلامی است. یک کتاب اسلامی ساده نیست، یک کتاب ویژه‌ای است، خصوصیاتی دارد که در هیچ کتاب دیگر نیست. نهج‌البلاغه واقعا کتاب عمل است، کتاب معرفی اسلام است. هر کسی نهج‌البلاغه را نمی‌خواند از قرآن خبری ندارد.
در نهج‌البلاغه میدان‌های وسیع زندگی انسان و بُعدها و جانبه‌ی گوناگون وجود انسان که همه در اسلام هست، منعکس است. نهج‌البلاغه هیچ میدانی از میدان‌های زندگی را فروگذار نکرده، مگر این‌که در آن بلیغ‌ترین، رساترین، پرمغزترین و پرمحتواترین سخن را بیان کرده است
نهج‌البلاغه نموداری است از اسلام و اسلام آئینی است همه جانبه و انسان که موضوع اسلام هست و محور اندیشه‌ی اسلامی و ایدئولوژی اسلامی است. اگر امروز نهج‌البلاغه به دنیا عرضه بشود، دنیا را واقعا در مقابل خودش به اعجاب وا می‌دارد. نهج‌البلاغه، خیلی بیدارکننده و هوشیارکننده و قابل تدبر است.اگر ما اندکی با نهج‌البلاغه آشنا بشویم و راهمان را به‌سوی این کتاب باز کنیم، راه سوءاستفاده‌ی دشمنان که از غفلت و دوری ما از اسلام، همیشه استفاده کرده‌اند بسته خواهد شد. نهج‌البلاغه کتاب راهنمای زندگی سعادتمندانه‌ی انسان است.ما می‌خواهیم انقلاب فرهنگی کنیم، پس باید برگردیم به متون اسلام و از جمله‌ی متون اسلام و جزء راقی‌ترین و والاترین و زیباترین و پرمغزترین و همه‌جانبه‌ترین و خلاصه شگفت‌آفرین‌ترین، نهج‌البلاغه است.

پیامبر اسلام در بیاناتی نورانی، برکات بسیار مهمی را برای گوهر محبت حضرت مولی الموحدین علی علیه السلام بیان فرموده‌اند، که برخی از این احادیث را بازخوانی می‌کنیم:
کسى که على را دوست داشت، هدایت شد و کسى که او را دشمن داشت، گمراه شد
علی جان! هر کس تو را دوست بدارد، آرامش و ایمانْ او را فرا مى گیرد و هر کس با تو دشمنى ورزد، خداوندْ او را به مرگ جاهلى مى‌میراند و مؤاخذه خواهد شد، هر چند به آیین اسلامْ عمل کرده باشد
هر کس على را دوست بدارد، خداوند، نماز، روزه، شب زنده‌دارى او را مى‌پذیرد و دعایش را مستجاب مى گرداند
دوست داشتن على بن ابى‌طالب، گناهان را از بین مى‌برد، همان‌گونه که آتشْ هیزم را
همین فضیلت براى تو بس که دوستدار تو در لحظه مرگش افسوس، در قبرش وحشت، و در روز رستاخیزْ بیم نخواهد داشت
هر کارى در قیامت اجازه‌اى نیاز دارد و اجازه عبور از صراط، دوست داشتن على بن ابى طالب است
سال جهش تولید با مشارکت مردم یعنی مشارکت مردم؛ تنها راه پیروزی در جنگ اقتصادی
اما الزامات تحقق شعار سال برای
آینده چیست و دولت باید چه فعالیتی را در این سال انجام دهد
تأمین سرمایه در گردش بنگاه‌های تولیدی
توجه به بنگاهای تولیدی در قالب تعاونی
حمایت از کارآفرینان
ورودجریان پول به بخش تولید با پیش‌بینی‌پذیرکردن اقتصاد
اعتماد و اعتقاد به توانمندی‌های داخلی
توجه ویژه به بازار سرمایه و اصلاح ساختار بورس
توجه ویژه به اقتصاد دانش‌بنیان
اصلاح سیاست‌های ارزی
اصلاح روند خصوصی‌سازی
رفع انحصارات دراقتصاد
پیشگیری از ویژه‌خواری‌های اقتصادی و اطلاعاتی
۱۲ فروردین روز بزرگ، اما مظلوم و قدرناشناخته در میان مناسبت‌هاى انقلاب اسلامى است
۱۲ فروردین در افق نگاه امامین انقلاب‌
روز نخستین حکومت الله‌
– از بزرگترین اعیاد مذهبى و ملى‌
– روزى که کنگره‌هاى قصر ۲۵۰۰ ساله حکومت طاغوتى فرو ریخت.
– روزى که سلطه شیطانى براى همیشه رخت بربست‌
– روز استقرار حکومت مستضعفین، که حکومت خداست.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.